سایت سیاسی فرهنگی اجتماعی طلوع خورشید: کیان پیرفلک نامت گرامی؛ سخن هایت بزرگ درهرکلامی؛دریغاروزگاربرتوجفاکرد؛چه زودایلخان ازایل جداکرد:مدیریت علی عسگری صادق آبادی سایت سیاسی فرهنگی اجتماعی طلوع خورشید: کیان پیرفلک نامت گرامی؛ سخن هایت بزرگ درهرکلامی؛دریغاروزگاربرتوجفاکرد؛چه زودایلخان ازایل جداکرد :مدیریت علی عسگری صادق آبادی د


ساعت فلش


طلوع خورشید
یاد و خاطره سپهبد قاسم سلیمانی تا ابد زنده است مرگ برقاتل بیرحم اش
قالب وبلاگ
درباره ي سايت


بنام خداوند بخشنده مهربان که اوست حافظ ناظر این جهان *** اینجانب علی عسگری صادقابادی نویسنده: طلوع خورشید کپی کردن از شعر ها ومطالب دیگر بانام نویسنده اشکال ندارد. درغیر اینصورت حرام شرعی بوده وناراضی بودن نویسنده شاد وپیروز باشید
موضوعات سايت
دفتر شعر
گالری عکس
فرهنگ ایران زمین
پشتيباني آنلاين

جستجوگر

[POWERED BY WEBYAR]
مطالب تصادفي
آیت الکرسی



اللهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِوَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَانفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُون

دانلود سازکرناجشن عروسی علی

عسگری صادق آبادی استادحیدرشاه

نادری ونادرنادری

خداى یکتا که جز او کسی شایسته ستایش نیست / او همیشه زندهء پا برجای است /(پس) هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد /آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایى اوست /مگر می شود کسی شفاعت کند(مردم را) بدون اجازهء او / به پیدا و پنهان ایشان آگاه است / وایشان ذرّه ای از دانش او را احاطه ندارند / مگر به آنچه او بخواهد / دامنه تخت (سلطنت) او آسمانها و زمین است/ نگهداری اینها برایش کاری نیست / و او بلند مرتبه ترین و بزرگ مطلق است در دین اجباری نیست،فرق میان پیشرفت و سقوط بیان شده است/ پس آن کس که طغیانگر بودامّا به خدا ایمان آورد به بهترین دستاویز نجات (از پرتگاه) رسیده است که پاره شدنی نیست /و خدا شنوا و دانا است./ خدا پشتیبان افراد باایمان است آنها را از تاریکیها بیرون می ‌آورد و به طرف نور میبرد/ به همان صورت به کسانی که طغیان کردند کمک میکند چنان که آنها را از نور بیرون آورده به درون تاریکیها میبرد/.آنهایند اهل آتش جهنّم و همیشه در آن خواهند بود



































نهج البلاغه امیرالمومنان















توج


































































































دانلود ترانه قدیمی گلنسا 

خوانند آغاسی بزرگ


دلبر آمد سوی  من  پنهان شدم
بی خبر آمد من حیران  شدم
او  صدا  میزد  منهم   بیخیال
عاقبت  با او هم پیمان شدم
عسگری دلبریقین دلتنگ شده
رفع دلتنگی بر او مهمان شدم
تاریخ 4/2/1395

دانلود ترانه نیر جما وفایی

عزیز



دانلود دعای ماه رمضان سال 58

استاد بزرگ محمدرضاشجریان













آقای مهندس عبدالله فتاحی

















دانلود کرنا و دهل از  علی اکبر مهدیپور


ا






























































































    شنبه 8 بهمن 1397

    جمعه 13 دی 1397

    جمعه 13 دی 1397

    جمعه 6 دی 1397

    پنج شنبه 5 دی 1397

    پنج شنبه 5 دی 1397

    پنج شنبه 5 دی 1397

    دوشنبه 28 اسفند 1394

    دوشنبه 28 اسفند 1394

    دوشنبه 28 اسفند 1394

    دوشنبه 28 اسفند 1394

    شنبه 19 اسفند 1394

    شنبه 12 اسفند 1394

    
    ...
    ...
    ...
    ...
    ...
    ...
    سرود ای ایران خاک پرگهر ....












    دانلود آهنگ

    دانلود این آهنگ










































    نواهای اصیل


    بختیاری








































    سرود خاطره انگیز ای ایران ایران انقلاب

    download






































































































































































    پیغام مدیر سایت
    سلام دوست من به سایت طلوع خورشید خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات

    دانلود فایل , شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید







    تولد حضرت محمّد مصطفی بر تمام مسلمین جهان بویژه هموطنان گرامی مبارک باد

     

    کودکی آمد  بدنیا  نام او را شد  امین

    شهرمکه زاده شد او محمّد  بود  یقین

    کودکی زیبا عزیزوخنده  رو  مهربان

    بین مردم گشته محبوب میبود شیرین زبان

    شد  جوانی  شاخص  با وقا ر با  اعتبار

    او تجارت همره خویشان خود کرداختیار

    نام او در شهر پیچیداست محمّد را  امین

    می سپارند مردمان کالا به اودوستی یقین

    تاجری بسیارغنی با محمد  گفت  سخن

    او خدیجه  میبود ثروت اش خیلی کهن

    مال وثروت را سپرد بر امین  روزگار

    نازنین  احمد تجارت را بکلی  اختیار

    نام او در بین اعراب شد بلند وهم قبول

    درحجاز ودرعراق و مصروشام خیلی قبول

    رفته  رفته نوجوانی را جوان با اقتدار

    چون محمد را رسیده وقت فکری بهر یار

    یار فراوان میبود بهر امین عالی سر شت

    خالق تا بنده اش کرده معین سر نوشت

    با خدیجه ازدواج  و درکنارش  مانده گار

    نام فرخنده  خدیجه  تا ابد   شد  یاد  گار

    مسلمین را جشن و شادی روز میلاد امین

    صد مبارک این چنین روزی رقم خورد بهردین

    زوز میلاد  محمّد  کل  عالم  گلشن  است

    نام زیبای محمّد  خود چراغی روشن است

    گر بخواهی درشب تاریک بسر مقصد رسی

    پیرو خاص محمّد باش تورا اوست داد رسی

    ظاهرت رنگین نباشد  باطنت  باشد  سیاه

    آخر مقصد تو با این  زندگی  گردی  تباه

    عسگری این عالم فانی چه سود عاقبت باید گذر

    شافعه ی محشر محمّد می  بود  او را  نظر


    تاریخ18/10/1393 روز

    پنجشنبه ساعت 3:30 دقیقه بامداد

     نویسنده شاعر علی عسگری صادقابادی


    پاینده باد امام و رهبر ایران اسلامی

     

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : پنجشنبه 1393/10/18 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 624

    از جفای ظالمان روزگار دارم غمی

    خون محرومان  شراب نابِ شان درهردمی

    میزنند پیمانه بر هم بر سلامت یکدگر

    میبَرند ومیخورند ومیچرند هرچه باشد دو روبَر

    از حلال بیزار  حرامی طعمه شان دارد رواج

    طعمه ی بیچاره درمانده است چه سازد احتیاج

    ظالمان عنکبوتی تار و پود گسترده است

    طره ی گیسوی ثروث را چنان تابانده است

    مسکن و باغ  و زمین و برج و شاندیز دختره

    در قلاف ظالمان ثبت است تمامی یکسره

    غول  دوران  قدیم  کرگدن  یا  دایناسور

    غول امروزی  چپاول ثروت و راحت بخور

    ظالمان  پشیرفته  و کار دقیق و باحساب

    بانک امروز سوده سرشار دارد و شد انتخاب

    یک  بیک   بانکها  علم  شد  پر  شتاب

    مردم بیچاره سر گرم و بُوَد بیهوش وخواب

    بین زیک سال ده بانک سردرآورده است برون

    در 90 بوده است و بیداد و حکایت از درون

    نا گهان آمد گرانی بیحد  بی هیچ  حساب

    درصدش را شخص محمود اون زمان کرد انتخاب

    همرهش آمد هزاران درد  بیدرمان  روز

    فقروفحشاومواد اینهمه بیکار ؛ طلاق خانسوز

    عاملان درد دراینجا لیست شان مکتوب وریز

    کارتلان روزگار خنجرشان  تیز  تیز

    نوین اقتصاد  .سامان  و سینا

    پاسارگا پارسیان  کار آفرینا

    دی  انصار شهر خاور میانه

    رسالت  توسعه  ایران زمینه

    قوامین مهر و سرمایه و حکمت

    چواینان  کارتل  و غولهای ثروت

    نخور غم عسگری پیدا پایان

    زمین و آسمان و آنچه در آن

     

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : سه شنبه 1393/10/16 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 729

    سال نو میلادی بر تمام مردم جهان بویژه هموطنان مسیحی مبارک باد

    مبارک ای مسیحا  ابن  مریم

    زقنداق تو سخن میگفتی هر دم

    مبارک این تولد حکم  خالق

    رسالت  بهرتو بودست  لایق

    نشان دادی بمردم سِر و اسرار

    به آنانی  که  یاوه  بود  گفتار

    چنان کوبنده گفتی این حکایت

    که مردم کرد باوراین روایت

    در این سِرودراین اسرار خدای

    همه با خود سخن برهم نگاهی

    قبول کردند  اصحاب کنیسه

     که پیرو برمسیح باشند همیشه

    خداوند داد عیسی  چند نشانه

    که  همراه معجزه  دارد نشانه

    شفا میداد به کوریا هر که را درد

    عصا بر قَبر و مُرده زنده میکرد

    رحیم بود مهربان با مردم  زار

    فقیران را همیشه  بود  دیدار

    مصیبتها  ازینجا  گشت  آغاز

    ستمکاران یهودی میبُوَند  باز

    زموسی  ظلم عیسی را ادامه

    یهود  صهیونیسم آئین  کدامه

    مبارک  سال نو آرام  جهانی

    دریغا عسگری نیست  مهربانی

     خداوندادر این سال نومیلادی دولت مارا پایداربگردان

    تاریخ 11/10/1393روز پنجشنبه

    شاعر علی عسگری




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : پنجشنبه 1393/10/11 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 587

    شهادت امام حسن عسکری برتمام شیعان جهان تسلیت باد

    سلامت ای مه مام  امامت

    ستم ها بر شما بسیار روایت

    زمانت ظلم بیداد بود بر اوج

    شهید کردند شیعی فوج درفوج

    هزاران حیله و نیرنگ در کار

    که شیعی را نباشد او پدیدار

    بساختند کاخ با خشت شیعه

    همه اینها بساط بغض وکینه

    جفا بسیار شد بر پیروانت

    ولی بُرنده بود همچون زبانت

    حسن گشتی شهید و جاویدانی

    تورا در سامرایت شد مکانی

    خلافت دودمانش رفت برباد

    امامت تا ابد جاوید و در یاد

    منور بارگاهت سامرا شهر

    شده تجدید طلای ناب دردهر

    به امروز شیعیان را فزونست

    تمام دشمنانت سر نگونست

    دعا کن بهرما ای باب موعود

    جهان آشوب دشمن میبرد سود

    حسن جان عسکری توعسگری من

    فدایت جان نا قا بل و این  تن


    پروردگارا امام ورهبر ما حضرت آیت العظما سید علی

    خامنه ی را در پناهت پایدار بگردان

    شاعر علی عسگری




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 2

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : چهارشنبه 1393/10/10 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 628

     

    بدست خود زدیم آتش برین باغ

    پشیمانیم ومی سوزیم ازین داغ

    دَران گه که زدیم کبریت بجانش

    ندانستیم  بسوزد  استخوانش  ؟

    ادیبان عارفان فکری برین حال

    چقدر امسال بگیم بهتر پارسال

    همه باید تلاش  و همت  افزون

    اگرخواهیم که این باغ را دگرگون

    زمینش شخم زنیم وکند وکاوی

    بکاریم دانه ی خوب تا جوابی

    بکاریم  سرو شیرازی  بلندا

    بکاریم  دانه ی زیتون و هر جا

    در و دشت را بزیر کشت گندم

    که گندم سربزیر آسوده مردم

    نکاریم  عرعر و خار مُغیلان

    زهر گل باغچه ی گل ناز ایران

    شکوهش باز گردانیم  بسویش

    بدست مهربان دستی  برویش

    درین باغ گنج میداریم و بسیار

    نبردیم تا کنون سودی ازین کار

    بیایید  یک  شویم تا  یک  بمانیم

    چرا محصور امروز در جهانیم

    دهانت را  ببند ای  مَرد  عاقل

    نزن حرف عسگری از این مسائل


    خدایا امام  ورهبر عزیز مارا در پناهت  یایدار بگردان


    تاریخ 7 /10/1393

    روز یکسنبه 

    شاعر و نویسنده عسگری صادقابادی 




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 12

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : یکشنبه 1393/10/07 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 827


     شهادت هشتمین اختر امامت برهمه ی شیعیان جهان تسلیت باد

    امام هشتمین  شاه  خراسان

    منور بارگاهی چون گلستان

    رضا جان عا لم آل  محمّد

    و او دردانه ای از نسل ا حمد

    زمین پارسیان را شد مکانش

    در آنروز ظلمِ بیداد بود زمانش

    قدومش در مبارک  خاک ایران

    سرایش محفلی از بهر مهمان

    طبیبی  نافذ و درمان  موثر

    اگر حتا  مریض باشد  مقصر

    هر آن کس نا امید گردد زدرمان

    شتابد سوی سلطان خراسان

    غزال ازدست صیاد درپناهش

    بدانست منتظر دارد نگاهش

    رضا شد ضامن آهوی بیکس

    بهایش داد به آن صیاد مفلس

    مریضان را مساوی هست درمان

    چه قدسی یا که اوگرگ بیابان

    سرایش حّد و مرزی نیست درکار

    به هر دین و به هر مَسلَک بود  یار

    اگر درمانده ایی در بحرو دربَر

    بدادت میرسد این  ثامِن اختر

    شفیع عسگری در حشر ثامِن

    صدایش  میکنند هر دم بِضامِن

     

    تاریخ 1/10/1393

    روز سشنبه

    نویسنده شاعر علی عسگری صادق آبادی





    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : سه شنبه 1393/10/02 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 503

    چله  آمد  یاد  گار جمشید   جم

    جملگیِ اهل خانه  پای  کرسی  دورهم

    توت وسنجت بود نخود چی  کشمشی

    روی کرسی ریخته میشد با صفا بود دورهم

    هرکسی چند خوشه انگورکیسه میکردبردرخت

    تا رسد  یلدا  بچینند و تناول   دورهم

    هندوانه بود و انگورو اناره عطر بِهِ

    بچه ها درخوردنش سبقت گرفتن دورهم

    درشب  یلدا  بزرگان قصه ها میکفت همی

    اهل منزل شادمان وباطراوت دورهم

    بهر شادی  بود دف یا دایره زنگی بکار

    کودک هر خانه را  غرق  شادی دورهم

    مهربانی و صفا  بود  اون  زمان

    یلدا جون فعلاً نداریم  تا بشینیم دورهم

    خوشگل بالا بلند معشوقِ پارسی چهان

    ایدریغا مطربان نیست تا زنیم چنگ دورهم

    ذوق وشوق بلبلان مانند ما افسرده شد یلدای ما

    در قفس طی روزگار ممکن نباشد  دورهم

    درشب یلدای دیروز صد درم گوشت هفت تومن

    میخَریدند مردمان ؛ دعوت همیشه دورهم

    سرخوش فرتوت بشد عاشق به یلدای جوان

    زر خریدش  کرد ولی آخر نیامد دورهم 

    عسگری آید زمانی را که یلدا هرچه میخواهد بپوشد برتنش

    نی که او عریان شود آسوده  و آرام بشینیم دورهم

    تاریخ  30/9/1393

    روزیکشنبه

    نویسنده و شاعر علی عسگری صادق ابادی




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 9

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : یکشنبه 1393/09/30 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 452

    جهان از نور احمد گشت خاموش

    ولی نامش بتاریخ نیست فراموش

    بشر را کرد رها از ظلم و ذلت

    رها ساخت بردگان  ختم  نبوت

    زمان تاریک بود از جهل  حاکم

    منور کرد محمد چون که  خاتم

    بساط زنده گورکردن فرو ریخت

    نجات داد دختران ؛ برکفراوتاخت

    بگفتا  مرد  و زن فر قی ندارد

    دوتا شون واحدست سُجده گذارند

    به عهد بت پرستان  شد پیامبر

    فراوان دشمن و کم دوست ویاور

    حریم  أمن  کعبه  بُوده  اشغال

    بت و بت خانه و بازدید وهرسال

    محمد قول به مردم این چنین داد

    شکست جمله بتان و شهر آزاد

    سه بت بودند که بسیار بوده مشهور

    منات لات وعُزیَ هرسه یه منظور

    چنان کوبید زمین لات و عُزیَ را

    مِناتِ  خُورد  شده هر سه  خدا را

    سه بت را صاحبا ن بودسه قبیله

    قریش و اوُس وخزرَج هرسه حیله

    محمد گفت مگر سنگ را  خدایی

    تراشیده شما ست کافر نما ایی 

    خدای من  خدای کافران است

    خداوند را یکیست مالک حهان ست

    زهرجایک بُوَد  دو م خدا را

    بدانید که خداوند دوست ما را

    پیامبر کار و سختی و مشقت

    درخت سبز اسلام کشت به زحمت

    درود بر خاتَم  خَتم  پیامبر

    که نامش رهگشا  اول ز آخر

    بمعراج رفت و عالم دید درآنروز

    هر آنچه عسگری او دیده امروز

     

    *******

    کریم اهل البیت ثانی امامت

    شهید با دست همسرشد روایت

    زمان سخت وامامت کار دشوار

    علی نیست و حسن تنها و بی یار

    شده دشمن فزون از آل سفیان

    که معاویه را رسد برتخت وفرمان

    هزاران حیله و نیرنگ درکار

    خلافت را طلب با زور و اجبار

    حسن چون مثل معاویه سکه زرنیست

    همه دانند که بوسفیان دگرکیست

    حسن فرزند زهرای بتول است

    پدر را نزد خالق او قبول است

    درین بین شخص معاویه را مقصر

    فراوان سکه و زر داشت موًثر

    چرا چون مردمان  جهل فراگیر

    بدنیا  تکیه و در دست  شمشیر

    امام دیدست که اوضاع سخت دگرگون

    اگر جنگی  شود  بسیار بُوَد  خون

    قبایل جملگی تدبیر اندیش

    امام چون مصلحت دید او قدم پیش

    نداشت او لشگری از بهر پیکار

    تمام جاهلان با معاویه  یار

    دراین کار آل بوسفیان پیروز

    امام را مانع میدانند و هر روز 

    نفوذ کردند بر بیت امامت

    خریدند همسر او را نهایت

    هزاران وعدها و کاخ زرین

    به او دادند همه بود از ره کین

    کلک  زد همسر ابن  امیّه

    تورا فرق میبود زن با بقیه

    اگر کُشتی حسن گردی عروسم

    سرت تاج مینهم دستت  ببوسم

    عرب را می شوی تاج زنانش

    توایی لایق  تورا حسن این مکانش

    بگیر این زهر بریز در کوزه آب

    بده وقتی که او می نوشه از آب

    جنایت کردوزن کُشت شوهرخویش

    به امیدی نَهَد تاج بر سر خویش

    شهید گردید حسن پایان امامت

    رسیده آل  ابوسفیان   خلافت

    زولیخا  بیوفایش  میبود  مفت 

    اگرحورو پری هم بوهمین گفت  

    وفای زن اساس عهد و پیمان

    زنان  با وفا بر مرد بُوَند جان

    وفا  داری مساوی  میبود  بین

    وفای مَرد به زن او را بُوَد دِین

    بیاد درد و رنج ابن  زهرا

    سروده عسگری از درد غمها


    نویسنده و شاعر علی عسگری صادق آبادی




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 13

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : شنبه 1393/09/29 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 813

    چرا دراین فوتبال ازحق مردم چپاول میشود

    سلام برملت شریف وبزرگوار ایران سلام برهمه کسانی که

    درفوتبال نقشی دارند : ما همه میدانیم فوتبال یک سرگرمی

    ورزشی جوان پسند و دارای هیجان برای مردم است ومدتی

    همه را در پای گیرندهای خود نگه میدارد قبول

    اما حرف این است اگر باشگاهی خصوصی باشد هرچه قدردلش

    میخواهد خرج کند به مربی به بازیکن و غیر بدهد اشکال ندارد

    سئوآل این است که وقتی یک میلیارد پول داده میشود به  مربی

    یا باریکن از باشگاهای دولتی درکجای قانون اساسی وجود دارد

    حقوق همه ی مشاغل در قانون آمده یا نیامده

    بالاترین مقام اجرایی چقدر حقوق میگیرد آیا یک

    معلم یا دبیرآموزش وپرورش که فرهنگ یک جامعه

    رامی سازدچقدر است کار گرانی که در پای کوره های

    ذوب فلز کار میکنند چقدر است عزیزانی که روز شب

    برای تمیز نگاه داشتن شهر این همه زحمت میکشند چقدر

    است  ؟؟؟ حساب کن یک میلیار ماهی هشتاد وسه میلیون

    سیصد و سی و سه هزار تومان میشود هرروز دومیلیون

    هفتصد سی ونُه هزار تومان  و هر ساعت خواب و بیداری

    صدوچهاده هزارو صدوبیست پنچ تومان میشود ببین

    بی عدالتی از زمین تا آسمان اون هم  از جیب مردم با

    این همه حیف و میل مگر این گروه فوتبالی با بقیه مردم

    فرق میکنند نهاد های حما یتی به یک خانوار تخت پوشش

      در برجی صد هزار تومان میدهند این کجا و آنها کجا

    کاخهای شیشه ایی آقایان میلیاردی و چپاول گران از

    حق یکا یک این مردم ساخته شده این کاخها با کوچک

    ترین لرزشی فرو میرزند  پس بیدار شوید و مال مردم

    را نخورید قضاوت با شما عزیزان گرامی

     

     

     عجب شوریست دراین فوتبال

    قُمار بازان همه خوشجال

    فروان  پول  بیت  المال

    چپاول میشود با حال

    چرا از جیب مردم پول

    شده میلیارد مزد معمول

    کجا قانون شده مکتوب

    که این میلیارچنین محبوب

    زدید آتش به بیت المال

    حقوق مردمان پا مال

    بحکم کی چنین قانون

    که میلیارد را فقط درمون

    بجیب ملتی  دستبرد

    شده رسمی و راحت خورد

    معلم را حقوقش چند

    تو که حرفت شده لبخد

    بکی خندی توای شنگول

    نخور از حق مردم پول

    جهان گشتی درین مدت

    فراوان  شادی  و لذت

    فقیر  کوچه  و بازار

    تو حقش  خورده ی بیعار

    در آخر این  بکن  آویز

    که مردم را شده لب ریز

    ببین ای عسگری امروز

    چپاول را بود هر روز


    خداوندا این ملت را سر افراز ودولت را پایدار بگردان

    شاعر ونویسنده علی عسگری صادقآبادی




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : پنجشنبه 1393/09/27 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 478

    گذشت چهل روز که زینب بی برادر

    به شهر شام بود بی یار و یاور

    همه اهل حرم خونابه و غم

    سیه پوش وهمه درسوگ وماتم

    مصیبت ها کشیدند تا به امروز

    به چشم اشک وبدل را ناله سوز

    گهی لیلا بگرید گاه وصغرا

    دگر نه اصغر و اکبر نه پیدا

    چه سازد مادر قاسم دلی خون

    زداغ نو جوان او گشته مجنون

    علی ابن حسین تنها وغمخوار

    ولی زینب کنارش میبود یار

    فرا موش نیست زینب کربلا را

    دما دم میکند سیر اون بلا را

    چگونه شمربرید رأس حسینم

    حسین فرزند زهرا نورعینم

    بدشت کربلا  اجسادِ و عریان

    چطور تاختند برآنان سم اسبان

    منم زینب که شاهد بودم ایندرد

    به لبهای حسین شمرخیزران زد

    چوناگه  ناله ی آمد ز خرگا

    نزن شمرلعین فرزند  زهرا

    پیامبربوسه زد این لعل زرین

    نزن ای کافر و ای دشمن دین

    رسد روزی که مردم  انتقامت

    بگیرند  از تو در قید  حیاتت

    طنین افکن صدای صوت قرآن

    حسین میخواند درین دشت وبیان

    فراموش نیست مرا این لحظه زار

    منم دخت علی با ظلم  پیکار

    بیان کردعسگری این ناله وغم

    تمام  شیعیان را  درد و ماتم


    خدایا امام و رهبر ما را حفظ کن


    تاریخ 20/9/1393 روز پنجشنبه

    ساعت14:45 دقیقه

    نویسنده شاعر علی عسگری صادق آبادی




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 6

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : پنجشنبه 1393/09/20 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 1190

    {تقدیم به باران و یاران وشهر سده}

    نام این شهر سده از کهن شد یاد گار

    پس دراین درگهه بمانده جاویدان و برقرار

    مردما نش با صفا و مهربان مهمان پذیر

    با مهاجر دوست  همراه مردمان را برقرار

    عالم  وزاهد فراوان ارشد  وهم پرفسور

    کثرت فرهنگ وافر این وفور را برقرار

    صنعت وکاروکشاورزی همه پررونق است

    علم ودانش روبه اوح شهرفرهنگ وتمدن برقرار

    انجمن شد بازگشایی گلشنیست براین دیار

    نام باران زینت آن جمع  یاران  برقرار

    انجمن گلخانه و گلها برویند هر دمی

    سوسن و سُنبل بکارید تا مهستان برقرار

    شهرباران شرح ذوق وبلبلان ؛ افسانه نیست

    بوستان چشم نواز مختلط ازهرگلی تا بماند برقرار

    گل به این نازک دلی وشوکتس تیغ بود همراه او

    باغبان در گیرتیغ  نی مسافرباغ و گل را برقرار

    عاشقی از باغ لنجان دوستدارم مردم وشهرسده

    ای ادیبان و رَجُل گر گناه کارم بگویید نام نیک را برقرار

    عسگری کوجکترین است خاک پای دوست وغیر

    دوستی دوستان همیشه دلپذیر دولت ناظم سرایی برقرار

     خدایا امام و رهبر ما حضرت آیت العظما سید علی خامنه ی را حفظ کن

    تاریخ  18/9/1393 روز سشنبه

    ساعت 4:35 دقیقه بامداد

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : سه شنبه 1393/09/18 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 720

     

    شب و روزم یکی شد در فراغت

    بگردم  کل  گیتی  را  سراغت

    زشب مینالم و روز را بچرخش

    کجا گیرم  عزیزم  من سراغت

    غم  عشقت  مرا  خانه  نشینی

    دو چشمم اشک ریزان درسراغت

    گل سرخم چرا پژمرده گشتی

    مگرطوفان و باد آمد سراغت

    تورا پرتاب کرد دشت و بیابان

    بهَر سامان همی گردم سراغت

    نمی  آید   دگر  بویت  مشامم

    شدم شیدا و مجنون در سراغت

    تو مه سیمای من ای مرغ عشقم

    کجا شد لانه ات  آیم  سراغت

    لبت شیرین کمان ابرو رخت ناز

    ز این حسنت جهان گردم سراغت

    جهان عشق یکی باشد بهر حال

    خداوندا تو ایی عشق ما سراغت

    پروردگارا دولت کشور اسلامی مارا در پناهت حفظ کن

    تاریخ 17/9/1393روزدوشنبه

    نویسنده وشاعر علی عسگری صادق آبادی

    ساعت 1:15 دقیقه بامداد




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 10

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : دوشنبه 1393/09/17 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 623

    ستایش خداوند

    زهرچه خالقت داد  توبگو خوب

    که آنرا میرسد ازسوی محبوب

    چوهرچه لازم است اومیدهد ما

    نزن در زندگی ناگه تو درجا

    نگیردایم  بهانه  جور و  واجور

    فلانی ثروتی سنگین لب  گور

    نه تو دانی که عمرآدمی چند

    نه چینی می بود برآن زنی بند

    نه آنکه ثروت افزون جاویدان است

    نه آنکه بیکس  وبی خانمان است

    اگرصد لشکری باشد کنارت

    ملک موت میرسد ناید بکارت

    اگرتاجت طلا یا آنکه الماس

    زمینش میگذاری پیش وراث

    ازاین دنیا نصیبت آخرش چیست

    دومترپارچه سفید آن هم که زرنیست

    گدایانم همین  باشد کفن را

     رسند درجنت و تخت و چمنرا

    توقع کم کن مشغول بکارت

    خداوند  کریم  باشد  کنارت

    من وتو نزد اویکسان هستیم

    قسم بر خالقی که می پرستیم

    بگوای عسگری براین زمانه

    خداوند رحیم اوست مهربانه


    سلام  و درود  بر امام  و رهبر  عزیز 

    نویسنده  شاعر علی عسگری صادق آبادی

    تاریخ 10/9/1393 روز دوشنبه

    ساعت 4:30 دقیقه بامداد

     

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : دوشنبه 1393/09/10 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 594

    یه عمری  من بدنبالت  دویدم

    سخنها  طعنه ها  افزون شنیدم

    بُت من ای پری رو کوجمالت

    زولیخا بوده ایی آنوقت که دیدم

    تورا میخواستم ای مهوش همیشه

    رها کردی مرا شد نا امیدم

    گذشت از من جوانی را فناشد

    به کی دلداده ایی سرو عزیزم

    مُردد گشته ام احوال امروز

    نشد پیوند مرا با تو بُریدم

    ز آنکه  داده ایی دل کیست شیدا

    بکن باور که عشق پاک ندیدم

    هوای محض سرمستی روبودت

    ولی بطلان  بود سرو نجیبم

    نکن باور صمد نیست سرخوش می

    فزون از این چنین ها  را بدیدم

    بیا بگذر  تو از جور و جفایت

    محقق میشود  من آرزویم

    در این  گلزارعشق با هم زنیم پر

    وفا دار عسگری ای نا زنینم


    پاینده ایران و برقرارباد رهبری بیدار او


    نویسنده شاعر علی عسگری صادق آبادی

    تاریخ 7/9/1393 روز جمعه

    ساعت 6:30 دقیق بامداد




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 7

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : جمعه 1393/09/07 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 687

    مبارک هفته شور بسیجی    = وطن پاینده ایی  بسیارعزیزی

    {تقدیم  به هشتاد میلیون بسیجی}

    بسیج یعنی ولایت  ماندگاری

    بسیج یعنی خمینی یادگاری

    بسیج یعنی وفا درعهد پیمان

    بسیج یعنی شهادت رزم ومیدان

    بسیج یعنی مُروَت خاص وباعام

    بسیج هوشیار بُود از بند از دام

    بسیج یعنی کمال وهمنشینی

     بسیج یعنی بصیرت  تیز بینی

    بسیج یعنی زولال بی پیچ وبیتاب

    بسیج بیدار کند هر خفته از خواب

    بسیج یعنی به معراج راه جوستن

    بسیج بیراه گان را  ؛ راه گفتن

    بسیج یعنی گذر از مادیات است

    بسیج ازبهر کشوررا جهاد است

    بسیج یعنی بلاغت در کلامش

    بسیج یعنی فصیح باشد  نگاهش

    بسیج گل بود شکوفا کرد این باغ

    بسیج ازبین مردم جوشش است داغ

    بسیج یعنی جهاد عشق برولایت

    بسیج درکُل به معنای  صداقت

    بسیج درجنگ رشادتها نشان داد

     بسیج را مردمان دیدند  کنیم یاد

    بسیج فرمانده اش را هست رهبر

    چراچون برهمه می باشه سرور

    بیان کرد عسگری نا قابلی  بود

    بسیجی را روان آبی بود  رود

    خدایای فرمانده کل قوا حضرت آیت العظما

    خامنه ی را در پناهت نگهدار

    شاعر ونیسنده علی عسگری صادق آبادی

    تاریخ 6/9/1393 روز پنجشنبه

    ساعت 5:30دقیقه بامداد 

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 4

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : پنجشنبه 1393/09/06 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 850

    {عاشقان ازبهرلیلاسینه چاک}

    بیوفا دیروز خضربود میوه هات دیدم تورا

    بَه ازین  لیمو رسیده سینه هات  ای بیوفا

    میوزد باد  بوی  مشکت میرسد برهر مشام

    عطر گل در پیش تو مخجل بُود بیوفا

    این چنین حُسنی کند مجنون و شیدا هرکسی

    حُجب  و محجوب تو سهمگین میبود  بیوفا

    بر وصالت صف  بصف عاشقانی  انتظار

    منصفیت  را نوید وصابری تو نازنین بیوفا

    لک زده  دل هرکه شیدای توشد ای نسترن

    کی رسد دست اش به سیمای بُلورت بیوفا

    گشته غوغای بپا درین مدینه شورش است

    جان فشانند این گروه ؛ سر را فدا ای بیوفا

    شعله می آید برون از قلب هر بُرنا  پیر

    بهر لیلایی چنین  آشفته  بازار بی  وفا

    اندرین گلدشت گلی مثلت ندیدم  ای پری

    باکمند ابروان وچشم آبیت بدام  بیوفا

    تونکن مغضوب مرا گشتم  اسیراین جمال

    چون شدم مجذوب به خوی مه جبینت بیوفا

    من بهر قیمت تورا غصبت بزورویا برو

    غصب دگر امروز آزاد بهر لیلا بیوفا

    طُره ی گیسو و مژگانت مرا افسون شد

    چاره ی غیر ازوصالت من ندارم بیوفا

    یاد کن آندم که بوسیدم لبانت درخفا میبود عسل

    قرعه ی عشقت بنامم از ازل  بود بیوفا

    سرنهم برسینه ی نازت بخوابم با نوای قلب تو

    چون حریری نرم بود تا صبح فردا بیوفا

    قلب انسان را خداوند جای تک معشوقه داد

    عسگری  احسن  خداوند ایدریغ از بیوفا


    سلام  و درود  بر تیم  مذاکره کننده  هسته ایی  ایران


    تاریخ 4/9/1393 روز سشنبه

    ساعت 17:30 




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : سه شنبه 1393/09/04 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 713

    سفر بسرتاسر خاک ایران یک دقیقه باعسگری همرا شو

    عجب ایران  زمینی  ساز داریم

    به چهار فصل اش  بهاری ناز داریم

    مصفا  چون شما لش  هست   مینو

    جنوب اش هرمز و هم  کیش  داریم

    سفر کن  شهر اهواز  مادر  گنج

    چغازنبیل  و شوش  تاریخ   داریم

    در آنجا شهر آبادان   گرامیست

    به  خرمشهر  خونین   یاد  داریم

    سفر کن شهر شیراز خواجگانیست

    پا سارگاد  پرس پلیس  احوال  داریم

    برو در تخت  جمشید کن  نظاره

    ببین  قانون  مدون  خاص  داریم

    صفا هان  مادر و گهواره  علم

    هنر پرور  شهید  پرور داریم

    نگینی  در کویر نا م اش بود یزد

    به چوپانان  گذر  تاریخ   داریم

    برو تهران ببین دارالفنون   را

    فراوان  مرکز علم  ساز  داریم

    ز باختر شهر کرمان شاه  نظرکن

    در آنجا خانه  قانی خاص  داریم

    سفر کن بیستون حتما  تو ای دوست

    بکن  یادی  که ما فر هاد  داریم

    شنیدی نام کردستان سترگست

    نگهبانند  سر مرز پاسداریم

    بسال شسصت  شش جنگ خاک ایران

    ز دشمن شهر سر دشت یاد داریم

    دو گیلان خاک ایران این یکی غرب

    در اینجا مردمانی  ناز  داریم

    بشهر حکمتانه  ابن  سیناست

    سفال از خاک اینشهر  یاد  داریم

    چه زیباست آذر غربی  لب مرز

    در اونجا ما سلیمان  تخت  داریم

    چو شر قی  آذری دیگر در آنجاست

    ز تبریز افتخاری   خاص  داریم

    گلستان را تماشا  خوش  مکا نیست

    سوار کاریست در اونجا دوست داریم

    خراسان شد سه تا یک شهر مشهد

    کبیر یک  بارگاهی خاص  داریم

    خراسان  جنوبی  شهر  نهبند

    شمالی  شهر بجنورد  پاسداریم

    برو کرمان  تمدن هفت  هزارست

    عجب ارگی  عظیم  نو ساز  داریم

    به سیتان  و بلوچستان سفر کن

    در آنجا  رستم  دستان   داریم

    نشاط  درچابهار مثل بهارست

    بدریا  دل بزن  چون  آب داریم

    ببین   بوشهر خلیج  فارس  ایران

    مبارز رئیس علی دلوار   داریم

    بسمنان کن سفر بر کت درآنجاست

    نمک  این گوهر محلول  داریم

    بشهرقوم  برو دین  پایتخت است

    فروان   مرجعه   دین   داریم

    سفر کن  بر اراک  صنعت سازان

    همان  جایی  که سنگین  آب  داریم

    بویر احمد  ببین  سخت کوش و مردم

    همه  گردش  گران اش دوست داریم

    صفا کن خرم اباد خرم است  دشت

    بنا های  قدیم اش دوست   داریم

    بزن  برگی بتاریخ  ری مرور کن

    شده استان  کرج  را  شهر  داریم

    سفر کن  شهر کرد  گهواره  شیران

    در آنجا  بختیاریست  پاس  داریم

    زبام  این  وطن  پائین  نظر کن

    تمامی  خاک  ایران   دید   داریم

    بیا  در صادق آباد  روستهی  شاد

    در آنجا  عسگری  را  یاد   داریم

     پروردگار گرامی امام و رهبر عزیزما جضرت آیت العظما

    خامنه ی را نگهدار

    تاریخ  1/9/1393 روز شنبه

    ساعت  16:40 دقیقه

    نویسنده    شاعر علی عسگری صادق آبادی

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : شنبه 1393/09/01 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 758

    علی ای صفای دلها چه کنم تو درکجایی

    تو اگر خدا نباشی  بُوَدت  پیش  خدایی

    علی ای شَه جهانم چِقَدَر تو پُربهایی

    نَبُوَد کسی به عالم که تَولّدش خدایی

    علی ای کسی که هردَم نظرش به مردمِ زار

    توامیرمُؤمنانی  تو مزارعه می کنی کار

    علی ای قلوب دلها کرمت بود چودریا

    بشدیم تشنه حِجرت بدهی یه جرعه برما

    علی ای صدیق احمد چقدر جفا کشیدی

    عَمر ابن عبدود را به غضب تو نا بریدی

    علی ای کسی که دشمن ز خجالتت رها شد

    ز همان فرار دشمن به امیر چنین جفا شد

    علی ای صبور زهرا چه شد آن نسیم کویت

    فدک اون باغ پیامبر دهدش هنوز بویت

    علی ای فاتح پیروز به حنین و نوجوانی

    چه کنم که نهروانت بشکست ز جهل آنی

    علی ای نام قشنگت شده است زیورعالم

    همه شیعه ی تو دلتنگ نظری بکن به حالم

    علی ای خلیفه وقت ابن عاص بتوخیانت

    عشعری نبود و اَصله چه دهدجواب قیامت

    علی ای طارق افلاک شده ی نورسماوات

    توهمان شهه کریمی که نگین دهی بحاجت

    چه کنم امیر خوبان که جفا در این دیارم

    نبُود زعسگری خوف که خدا امیر چویارم


    خداوندا از تو میخواهیم  این دیار را  با رهبری  امام ما حضرت آیت العظما

    خامنه ی بسر مقصد مقصود برسان


    نویسنده وشاعر علی عسگری صادق ابادی


    تاریخ 28/8/1393

     

     

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : پنجشنبه 1393/08/29 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 551

     

     

    به قبرستان گذر کردم  گهی روز

    شنیدم   ناله ی  با   آه  جانسوز

    بخود میگفت که دنیا مفت  باختم

    نداشتم دل خوشی حتا به یک روز

    همش فکرم به مال ثروت  خوب

    فراموش کرده بودم من شب و روز

    گهی  بر  مردمان  اجحاف   کردم

    ضعیفان را  اذیت  کردم  هر روز

    مغازه   دار  بودم  آن  لبن   بود

    یه چهارم وزن شیرآب ریختم هرروز

    نصبَم  شد  فراوان  سود  انبوه

    زِمین  وزر خریدم خوب در آنروز

    شدم  مشهور فلان حاجی اشراف

    همه  گفتند سخن این کیست  پیروز

    پسر یک داشتم و دختر بوُدش هفت

    بزرگ گردید پسر ولگرد  هر روز

    فنا کرد عمر خود زندان  مکانش

    بخوردم  حق مردم  شد چنین  روز؟

    رسید  نوبت  به  دختر  های  هفتَم

    خجالت می کشم گویم  چه شد روز

    چونا  گهه  یک  شبی  زلزال  آمد

    نمی  دانم چه  شد در قبرم  امروز

    شدم من هم  نشین با مار و عقرب

    ز بسکه من حرام خوردم در آنروز

    چه گوید  عسگری مردم  با هوش

    دقلبازان  چه  خواهید کرد  آن  روز

    خداوندا به امام و رهبر ما خضرت آیت العظما خامنه ی عمر طولانی عطا فرما

     نویسنده شاعر علی عسگری صادق آباذی


    تاریخ 27/8/1393 روز سشنبه

    ساعت 17:10 دقیقه

     

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : سه شنبه 1393/08/27 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 1034


     

    جوانی

    ای جوانی کاش میدیدم تورا بار دگر

    یکدمی  آسوده بودم  از غم پیری دگر

    ای جوانی ای غزال و شهپر شبهای  تار

    کوی رندان  رفته ایی و خانه کردی اختیار

    لعل لبهای توشیرین چون عسل بود بهرمن

    جود و بخشش در لفافت بود همیشه دربَطن

    ای جوانی صیرت و صورت یکی میبود تورا

    شادی و عیش و سرور میبرده ما را هر کجا

    با تو بد کردم جوانی کشتمت از خود سری

    راه کج برم تورا از جهل خویش وخودسری

    ای جوانی چون خدنگ بُرنده بودی وبکار

    زنگ زدی پوسیده گشتی  از جفای روزگار

    هیبت  عشق جوانی شور و شیدا و بلا

    کن مدارا اطلس مهر صفا در هر کجا

    ای جوانی ای عقاب  آسمانها  و سپهر

    بهر لیلی کوی قاف کردی سفریادت بخیر

    ای  جوانی همدم چنگ  وربابم  سرخوشی

    رفتی و دیگ نمی آید زمان    دلخوشی

    ای جوانی خاطراتت  نیست فراموش تا ابد

    من بگریم در فراغت روز شب آه حسد

    ای جوانی وقت رفتن کن نظر احوال  من

    صورتم  را  لحظه ایی زیبا ببینم  در کفن

    ای جوانان  با جوانی تا ن مکن جنگ و جدل

    عسگری بهر جوانان کرد دعا با خالق ازوجل


    زنده باد امام خامنه ی پاینده ایران اسلامی

    نویسنده  شاعر علی   عسگری صادق آبادی

    تاریخ 26/8/1393 روز دوشنبه

    ساعت 2:10 دقیقه بامداد





    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : دوشنبه 1393/08/26 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 793


    مهربانی کی سرآمد مهربانان را کجا

    بیوفایی کاشته ایم  ومهربانی را صدا

    مهربانی را علاج درد  بیدری  بود

    عشق مارا بیوفایی درد کرد  ای نا خدا

    از پریشانی دگر مهرومحبت شد سراب

    با چنین وضعی شتابان میرویم ما تاکجا

    حرف بی حاصل زدیم مهربانی شد برون

    نا شناخته رفت حدراین همه لطف وصفا

    مهربانی بر دل سنگ بی اثرای نازنین

    هر دلی را نیست لیاقت چونکه اودورازخدا

    حرف مان را شد دو تا وحاصلش آمد دروغ

    این چنین آشفته بازار مهربانی  شد  رها

    در دیار پهلوانان  پهلوانی  سیم  و زر

    راه فانی پر زسود راه باغی رفت جدا

    ما چرا کردیم چنین تا بی وفایی لونه کرد

    عالم و آدم  بود انگشت  تقصیر سوی  ما

    بعد رفتن ازجهان نام نیک و مهربانی یادگار

    عسگری یک مهربان مهربان داریم خدا

     

    پروردگارا نظام مقدس جمهوری اسلامی ایزان را  پایدار بگردان

    نویسنده  و شاعر علی عسگری صادق آبادی

    تاریخ25/8/1393روزیکشنبه

    ساعت 3:45دقیقه بامداد




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 6

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : یکشنبه 1393/08/25 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 648


    همین  دیروز بر خورد م به عامی

    سئوآل   پرسیدم اش  شیرین   کامی

    بگفتا  بی  خیال  از  کام   بنده

    بنا گه   او  بزد  بر  زیر   خنده

    بخندید تا ز چشمش  اشک جاری

    بگفت ای دوست من کارم  اداری

    چنین  او کرد تعریف از ادارات

    نرو بی پول و بی پارتی مکافات

    سلام   تا میکنی  در هر   اداره

    مدیر نیست معاون هم  مشغول کاره

    بمال  شصتت  به  سبابه   میانی

    مدیر   می  آید و   باقی  به  دانی

    اگر کار قضا  قاضی شوری  بود

    توشاکی باخته ایی فکری دگر زود

    اگر در صنعت  و معدن  بود  کار

    سفید  امظا ء چکی بر تو بود  یار

    اگر اصناف  و بازار بود  کارت

    دودر صد سود  همیشه هست یارت

    اگر    در  دفتر   املاک  و  خانه

    حواست  جمع بکن  صد ها  بهانه

    اگر در  گمرکات   اجناس   داری

    نکن پول خرج  دگر چیزی  نداری

    اگر  بهر    تجارت    میزنی   دو

    برو  در پیش  محمود  تا نشی  هُو

    ادارات  جملگی  در پیچ  و تاب است

    گرفتنِ    شیتل   مانند   آب   است

    سخن گفت  دوست من بود مال دیروز

    شنیدی   عسگری   احوال    امروز

    پروردگارا درزیر سایه

    مقام  عظمای ولایت آرامش وامنیت  را درایران اسلامی

    حفظ کن

    نویسنده وشاعر علی عسگری صادق آبادی




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 9

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : جمعه 1393/08/23 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 755


    انا لله وانا الیهه راجعون

    باید  همه بسوی پرودگار بازگردیم

    باز چرخ فلک بر گلستان صادق آباد جفایی دیگر کرد

    وباد خزان گل های دیگری  پر پر کرد

    درگذشت نابهنگام نجاتعلی خدابخشی  را به آقای حاج حجت الله ودیگر

    برادرانش و حاج یدالله اله یاری  وبرادران گرام فتاحی آقایان مهندس

    عبدالله و فرج الله و دیگر فامیل های فتاحی و خدابخشی  و همه مردم

    محترم صادق آباد  تسلیت عرض می کنیم

    واز خداوند کریم برای رفتگان طلب آمرزش و برای بازماندگان

    صبر و برد باری آرزو میکنیم


    رفتی و از این جهان آسوده گشتی ای عزیز

    خانواده آشنایان دوستان را درغمت شد اشک ریز

    ما در این دنیا  مسافر گر سفر ماه عسل

    آدمی از خاک سرشتست میشود خاک اول

    مرگ بود همراه ما  گاهی فراموش این کمند

    آدمی را دلخوشی اش این بود چونکه امیدش بلند

    زرق و برق این جهان  دلبستگی دارد گهی

    سرخوشی بیحاصل است باید رها کرد وانگی

    این قطار مرگ  همه باید سوار شد دوستان

    مقصد این آدمیزاد را سرای ماندگاردربوستان

    آدمی  گریان  تولد وقت رفتن  خوشگوار

    این بود رسم  رسوم  ازچرخش این روزگار

    هرکسی رفت از جهان درپیش ارباب خانه اش

    عسگری یادی بکن  حاج احمد و کاشانه اش



    علی عسگری صادق آبادی




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 5

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : چهارشنبه 1393/08/21 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 833

     

     

    هدیه تولد ناظم سرا

    ناظما نازم  به نازت درگهت عالی بود

    ناظمی  بودن  بدر گاه   شما  حالی بود

    شهر زرین کرد منور این  سرای ماندگار

    جوشش پویش فراوان درسراغت در دیار

    پیش قدم گشتید و بر پا شد چنین فرهنگسرا

    پاسداری  از ادب  در کشور ما شد  بپا

    رونقی دادید به فرهنگ  ادب یا دلنوشت

    می بود بسیار عزیز و محترم زیباسرشت

    ناظما  ناظم سرا یت چون مه تابان  شده

    ارتباط  در بین دوستان  درگهش  آسان شده

    کارتان بسیار موثر پیش مردم  پربهاست

    نامتان پیچیده است درشهرروستا باصفاست

    جمع  کردید دور هم دارند سلایق محتلف

    ارزشی دارد فراوان چون مطابق  با الف

    جملیه  پیر و جوان از بیکران  این  دیار

    دل سپردن  بر گلستان   شما بی   اختیار

    در خیال و در اداره هر کجا مشغول کار

    فکرناظم در سر است تا رسیم درپیش یار

    می بود  دانشگهی  ناظم سرا ؛ ای دوستان

    چونکه دانشجو و استاد با همند دربوستان

    میرسد روزی که این مرکزشود گهواره علم وادب

    بس کمک باید کنیم ای  دوستان  منتسب

    قطره قطره وانگی دریا شود دانیم  همه

    گر ز دریا  قطره  قطره  کم شود آخر غمه

    ناظم  خوبان  فراوان  زحمت و دارد تلاش

    بین مردم  را تامل بر قرارهرکس  که باش

    دلخوری ها را به خوبی میکند تبدیل درهرنظر

    عسگری را خاک پای ناظمی ها میبود دراین گذر

     

    خدای مهربان امام و رهبر ایران اسلامی حضرت

    آیت العظما سید علی خامنه ی را حفظ بگردان 

    شاعر ونویسنده علی عسگری صادقآبادی





    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 4

    درباره : دفتر شعر ,

    تاریخ : سه شنبه 1393/08/20 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 493

    سلام

    امروز جهان استکباری تمام ثروت و قدرت را در دست دارد

    و به هر طریق ممکن بر مسلمانان فشار وارد میکند بین آنان جنگ خون ریزی 

    درست میکند وحال می بینید که تمام خاور میانه را به آتش کشیده است

    تنها کشور آرام  ایران اسلامی میباشد که به هزاران حلیه و ترفند میخواهند

    آرامش را از مردم بگیرند گروهی نادان به زن و دختر مردم اسید می پاشد

    گروهی دیگر با چاقو به دختران دبستانی حمله می کنند این کسانی هستند

    که میخواهند در ایران آشوب بشود امریکا لحظه شماری میکند و هر جا صدای

    آزادی بلند شود آنها را شبانه نابود می کند

    الان رسیدیم بر سر حقوق هسته ی کشورمان اینها دیروز به شاه التماس

    میکردند نیروگا هسته ایی از ما بخر . خوب ما همان مردم هستیم پس

    چه شده باج خوردن تمام شده و همه این کارها را انجام میدهند امتیاز

    باج بگیرند و  مردم و رهبری هر گز اجازه نخواهند داد

    هدیه به مردم عزیز

    باید امروز بیدار و هوشیار باشیم

    شب است تاریک وراه دورودراز است

    صداقت  اتحاد  را چاره  ساز  است

    دراین  شب یک گروهی نور افشان

    دگر را یک شمع  است و در بیابان

    شب است وحشت  گه  داد و  فریاد

    گهی از چوبه ی  دار  میشود     یاد

    در این شب، شب رُوان را مست و بیباک

    اگر  نوری  نمایان  میکنند  خاک

    یکیست مهتاب و اطرافش ستاره

    بخود  می  بالد و دیگر  چه   کاره

    بیا  سوته  دلان  با هم  بگیم  چند

    شکسته  هر دلی  با هم  زنیم  بند

    علمداران  ،علم  گیرید  در  دست

    که ظلمت  روشنایی را دگر بست

    شب و بیتوته  و بی  رو   شنایی

    توای  خورشید روشن  در کجایی

    در این تاریکی شب ،گرگ و کفتار

    شکار فربه  هان می باشه  در کار

    شُغالان زوزه کش در کوه  وکوهسار

    ببین    آن   نقشه    روباه    مکار

    خداوند  گفت  انسان  اشرف  و یار

    بُود  لازم   برابر   ظلم   و   پیکار

    حسین ابن  علی  جان اش  فدا کرد

    بساط   ظلم    تاریکی   فنا   کرد 

    بیایید  تا  کنیم   روشن  دمأ ن را

    بکا ریم   دانه   سبز   چمن   را

    مُحَبَت  با  صفا روشن  کند  شب

    تو یار  و عسگری یار تا رود شب

    خداوندا از تو میخواهیم در این جهان پرآشوب

    امام و رهبر ما حضرت آیت العظما سید علی خامنه ی

    را نگهداری کن

     

    تاریخ  14/8/1393 روزچهارشنبه

    ساعت 17:25 دقیقه بعد از ظهر

     

     

     

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : دوشنبه 1393/08/19 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 602


     

    اسیران شد روان بر کوفه و شام

    دو صد لعنت بر این کوفی بد نام

    همه  اهل و  عیالِ   زاده  حیدر

    امیر   مومنان   آن  فتح  خیبر

    اسیری  میبرند در کوچه  بازار

    تمام  پیمان  شکنها  خود بدیدار

    گذر کردند عراق  و ره بشد شام 

    ره  دشوار  بیابانست  و  در شام

    نسا یون  حَرم   در  بند   کشیده

    بیابون  خارو  خاشاک پا  دریده

    دو  طفل  نازنین   خسرو  وقت

    سوار بر اشترند  بسیار بُوَد سخت

    امام    جانشین   سجاد   بیمار

    ندارد   او  کسی  از  بهر  تیمار

    سکینه   با  رقیه   داد  و  فریاد

    بیا  عمه  پدر  از ما  برفت  یاد

    چه سازد  زینب  این  شیر  دلاور

    نوازش کودکان  دستی کشد  سر

    سران  بر نیزه  و زینب  تماشا

    بیارید  اشک خونین تا به  اینجا

    حسین  همراه زینب خواند قرآن

    که ای زینب توایی پیروز با آن

    بیان کرد عسگری این را ه دشوار

    خداوند   توایی  بر بند گان  یار

    تاریخ  14/8/1393 روز چهار شنبه

    ساعت  20:35دقیقه 

    غروب  کربلا غوغا بپا شد

    سر سالار خوبان را جدا شد

    همه یار حسین با  تیغ  خنجر

    سرازتن یک بیک آنها جداشد

    تن  آنان  بزیر  سم   اسب  ها

    زمین غلتیده  و آنان   رها  شد

    به چوب خیزران بر لعل سالار

    دما دم میزنند  دیدی چه ها  شد

    به زینب طعنها و ریش خند ها

    دگر دیدی حسینت  را چه ها شد

    عمر بن سعد کافر خنده ها  زد

    که ای زینب  برادر را فنا  شد

    تمام  قاتلان  را  رقص  شادی

    حسین  این حامی  دین را کجاشد

    سخن گفت  حرمله  با دوستانش

    عجب  تیری  کمانِ  من رها شد

    بُرید انگشت  و برد  مُهر حسین را

    خدایا  بر  حسین  دیدی  جفا  شد

    بکند گوشواره ؛ شمراز گوش آن طفل  

    زدش  سیلی  که  بابت را  تما م  شد

    هجوم  از قاتلان   بهر غنا  ام

    همی  گریان  بود  زینب  چه ها شد

    توایی  شاهد  خدای خالق  و دوست

    نمیدانیم  حسین  از ما  رضا  شد ؟؟

    به قلب  عسگری  تیر خورد درآندم

    سر سالا ر  دین  از تن  جدا  شد

     

    تاریخ ۱۳/8/1393 روزچهارشنبه

    ساعت 4: 30 بامداد

     

     

     

    از مدینه تا کربلا

    چه طوفانی بپاگردید بدست آل بوسفیان

    یزید   کافر  بیدین  بود  فرمانروان  برآن

    حسین هرگزنکرد تآ ئید یزید زنباره ی مخمور

    فشارآورد برحضرت مدینه شد برون مجبور

    به اکثرمردم کوفه حسین را کرده اند دعوت

    قبول کرد سّید خوبان بدون خوف وبی وحشت

    روان گردیده  با اهل وعیال این عالم  عرفان

    بنا گه  لشگری سنگین  ب بسته راه  ،را برآن

    سئوآل کرد سید وسالارچه مشکل میبود درکار

    به پیش  آمد  فرمانده  شما  را  میدهم   هشدار

    حسین پرسید که نامت چیست بیان کن بهراین حضار

    بگفتا خسرو عالم سرو جانم فدای تو من هستم  حُر

    سخنها گفته شد با هم در این  صحرا و در آفتاب

    به سرور گفت آن حُر، که شاه ها تشنه ایم بی آب

    بفرمود  عاشق  کوثر  که بردشمن  دهید  جرعه

    بشد سیر آب  آن  لشگر  تشکر  کرد از آن قُبه

    به فوراْ قاصدی آمد به نزد حُر عبیدالله  دستوری

    که حُر فرماندهی عزلی حسین کردی رها سوری

    جدلها درگرفت بین حسین و این شقی کافربی دین

    حسین را عاقبت مجبور روان شد  نینوا ازکین

    رسیدند درزمین کربلا وخون جگرشد خیمها برپا

    حسین ازبهرهمراهان سحن گوید که مارا قتلگاه اینجا

    سفیر عالم هستی به زینب گفت که ای خواهر تویی یاور

    جواب اش گفت است زینب فدایت میکنم جانم برادرجان بکن باور

    گذشت چند روز در این صحرا بلای سخت   هنوزباقیست

    رسیده روز عاشورا حسین  و این می  از ساقیست

    حسین شد پیکرش صد چاک  دم تیغ  و سنان امروز

    زمین غلتیده است خسرو فغان  و ناله جان  سوز

    عبیدالله  به سعد  گفتا ببر رآس حسین کار را تمام گردان

    همین که  چند قدم  برداشت  زمین  و دست او لر زان

    بناگه شمر زلجوشن گرفت شمشیرو چون یک آن

    جلو رفت و نشت بر سینه  سالار  این   شیطان

     بدید زینب  از آن  خیمه  رسید  در قتلگاه  گریان

    جدا گردید  سر عاشق  فلک بارید خون   باران

    چگونه میرود زینب بسوی خیمه ، اوست  عمه

    تمامی مات  مبحوت  و نفسها   حبس  در سینه

    دگر زینب  توانی   نیست   قدم  در  پیش  بگذارد

    چه گوید  بر حَرَم زینب  رقیه  خون  می  بارد

    همه دیدند  که زینب  اشک در چشمان شده  جاری

    سکینه با رقیه میزنند فریاد چه شدعمه چرا  زاری

    رباب  این  مادر  اصغر  بُوَد  شیدا   بر سالار

    چه سازد او دگر امروز غریب و بی کس و بی یار

    زند  فریاد  آن لیلا زداغ  اکبرش چون شبه پیغمبر

    رقیه   بی  پدر گشته  برادر  نیست و بی  سرور

    خداوندا تویی شاهد تویی ناظر حسین تنها بُود مظلوم

    بگیر داد  از یزید وآل بوسفیان که آنان دشمنان شوم

    ستم بر زاده زهرا چنان بودش که تاریخ میبود شرمگین

    زبان  عسگری قاصر از این ظلم و  ستم  غمگین

     

     

    عجب   شوریست   در  این  عالم

    چه   غوغایست  در   این    وادی

    حسین    در     کربلا      تنهاست

    که      دشمن    میکند       شادی

     

    از مدینه شد روان بر سوی کوفه شاه دین

    از غریبی منزل  و مأوا  گرفت  در نینوا

    کوفیان   پیمان  شکستند و  گرفتار عذاب

    شیعیان  را جمله امروز میبود  جانرا  فدا



    کربلا و زینب

    در کربلا  زینب بی یاور و دلسوز

    هردم کند یادی از باب خود امروز

    آشوب   بپا  گشته در  نینوا  حالا

    دشمن کند هر دم شادی که اوپیروز

    اصغر به  گهواره  آرام   نمیگیرد

    مادر ندارد  شیر بر او دهد هرروز

    زینب بُود بیتاب اهل حرم  گریان

    شیون کنان  زاری با نالۀ  جانسوز

    عباس دراین وادی اورا علمدارست

    باید که آب آورد برکودکان  امروز

    رفت پیش سلطانش کردمشورت با او

    گفتا  علمدارم  خواهی  شوی  پیروز

    با نام رحمان اش پا دررکاب بگذاشت

    گفتا   خدوندا   شاهد   توای   امروز

    زد بر دل  دشمن  آمد   فرات   پایین

    عطشان و بیتابست اورا جگر چونسوز

    مشتی پر از آب و  آورد   بروی  لب

    آبی  ننوشید  او عطشان  حرم  امروز

    پر کرد زآب مشک و رو کردبسوخیمه

    درجنگ عدو کشته این غم بشد جانسوز

    ای  شیعیان  با هم  وحدت   بُود  لازم

    این عسگری  بیدار دنیا نی است دیروز


    شاعر نویسنده علی عسگری

    خدایا تا پیروزی نهایی  امام و رهبر ما حضرت

    آیت العظما سید علی خامنۀ را نگهدار

    تاریخ 3/8/1393روز یکشنبه ساعت 6:30 دقیقه بامداد




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 2

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : یکشنبه 1393/08/04 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 813


     

    قطعاتی  تقدیم به دوستدارنش

     

    خوشا  روزی که یار بود ما کنارش

    جهان  در  اوج     میدید    اقتدارش

    نشودلگیر  که  تقدیرت   چرا خواب

    در این  پیچ  و خم گردون خورد تاب

    خوش از صبحی که  ب آغازگراوست

    شود  روز خوشی  بازیگرش  دوست

    قضاوت   کن  تو  بر  حق   عادلانه

    بده   حکمی   خراب   نی    آشیانه

    مگر    فرقی  میان  غصب   داریم

    مکان  و قت   یکیست   پا میگذاریم

    خوشان روزی که دلبر مست من مست

    بهر  میخانه   میبود  جام   در   دست

    ز تند خوی نکن صحبت  به  ارباب

    رجوع  کردست  و صبرش نی تاب

    مروت  داشته باش بر هرچه دیدی

    نکن  باور هر آن حرف که  شنیدی

    صبوری   پیشه   کن   میر  شبانه

    نکوب بر هر دری  نیست عا دلا نه

    در این بازار نخور تو حق مسکین

    ولایت   پیشۀ   بیرون   ره   دین

    چه بد روزی  هما  از خاک  پرواز

    بلای     آسمانی     آمدش     باز

     

    زن این  دُر گرانمایه  شده بی ارزش و مظلوم

    خوارج نهروان امروز پدیدارند و این را شوم

    گل زیبا  شده  پر پر

    ندارد صورتی  دیگر

    خدوندا  تویی شاهد تویی ناظر تویی پیروز

    به قلب عسگری امروز گرفته آتشی جانسوز

    تاریخ /1/8/1393 روز پنجشنبه


    ساعت 5:40 بامداد

    شاعر و نویسنده علی عسگری صادق آبادی


     خداوندا از تومیخواهم  امام و رهبر ما حضرت آیت العظما

    سید علی خامنۀ را در پناهت 

    نگهدار




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 3

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : جمعه 1393/08/02 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 654


    می  ساقی

    چند روزیست  تشنه  م ساقیا جامی بده

    پر بریز   پیمانه   را  از  لبش   کامی   بده

    آمدم میخانه ات  تا که مست بیرون روم

    عاشق   میخانه ام    میخاندار   کامی   بده

    ما   گرفتار  می  و مستی   شدیم   در  روزگار

    پرسه  هردم  میزنیم  میخانه ات  کامی  بده

    گرببندی دربرویم میشوم آواره این کوچها

    ساقیا  جانم  فدایت کهنه  می جامی  بده

    ما ازاین درگه بنوشیدیدم می وسرخوش شدیم

    سر بدر گاهت نهیم ای ساقیا هردمی کامی بده

    عسگری  شد عاشق  دلدار  و  اون  میخانه اش

    ساقیا  در وقت رفتن  میخوش  است  کامی  بده

    شاعر ونویسنده علی عسگری صادق آبادی

    تاریخ 27/7/1393 روزیکشنبه

    ساعت 5:50 دقیقه بامداد

    پاینده ایران  بر قرارباد  حضرت آیت العظما

    سیدعلیخامنه ی رهبر عزیز ما

     




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : یکشنبه 1393/07/27 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 612


    لبرودخانه

    لب رود  خانه  من  دیدم   جمالت

    بدل  کفتم  خوشا  وصل با وصالت

    تو  را  دیدم  و آن  چشمان    آبی

    شدم  عاشق  به  مژگانت  حسابی

    به  سینت  بود  دو  لیمویت  نمایان

    لبانت  سرخ چون  سیب  خراسان

    دو  ابرویت  کمان با  تیرو ترکش  

    زدی  قلبم  و کردی خوب سنجش

    بلند بود تا  زمین  گیسوی  مِشکین

    لباست  رنگ  طاووس بود  رنگین

    چنین  حُسنُه  کمال من کرد  افسون

    بده  بوسه  که عشقت شد جگرخون

    بغل   بگرفتم اش  مانند  مجنون

    مکیدم آن  لبانش   تا رسید  خون

    دو زولفش  شانه  کردم  با دوستم

    بُتی  بود  این  زولیخا   میپرستم

    سپر شد  ای  بُتمن  این   جوانی

    کنار  عسگری    بود    مهربانی

    تاریخ 25/7/1393 روز جمعه

    سا عت  4:15 دقیقه بامداد

    شاعر و نویسنده :  علی عسگری صادق آبادی

    برقرارایران پاینده امام و رهبر

    نظرات شما را میپذیریم




    ادامه مطلب

    امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : جمعه 1393/07/25 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 581

    عید                 غدیر                 مبارک



     

    کسی که انتخاب اش در غدیر بود

    همان  ابن  ابوطالب  علی   بود

    پیامبر   برد  بالا   دست او را

    ولایت  انتخاب ایشان  علی بود

    گرفت  تأئید  محمد از  برایش

    خلیفه مسلمین  او را علی  بود

    پیامبر گفت سخن ازبهر یاران

    ولایت عادل است اوراعلی بود

    بُوَد    بخشنده  و شاکر   خلیفه

    کسی که صادق و خالص علی  بود

    پیامبرجان بجانان  داد و رفت اش

    میان   آتش  و فتنه   علی   بود

    هجوم  از هر طرف آمد بسویش

    شب و روزاش یکی شد اوعلی بود

    ستم کردند به ایشان جمله جاهل

    خلافت غصب از او آنهم  علی بود

    شهی که ابن ملجم  کرد  شهیدش

    همان  شیر خدا  مولا  علی  بود

     

    عسگری خاک ره  جمله دوستان و أدب

    أدب آن فکر شما وسخن خوب و طرب

    تاریخ  21/7/1393 روزیکشنبه

    ساعت 1:50 دقیقه بامداد

     

     



    امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

    درباره : دفتر شعر , شعرهای عسگری ,

    تاریخ : دوشنبه 1393/07/21 نویسنده : علی عسگری l بازدید : 638

    مطالب گذشته
    » چطور شلاق زنید برپیکر زن »» پنجشنبه 21 دی 1402
    » دلتنگ جمالت شدم »» جمعه 15 دی 1402
    » گلزاری باد برد »» یکشنبه 26 آذر 1402
    » بگلزاری که گلرا می برد باد »» یکشنبه 26 آذر 1402
    » به گلزاری گه گلرا میبرد باد »» یکشنبه 26 آذر 1402
    » رنج و گنج افزونشد افسار گسیخت »» شنبه 27 اسفند 1401
    » چهارشنبه سوری سال چهارصد و یک »» سه شنبه 23 اسفند 1401
    » شرح حال امروز گللستان ایران زمین »» چهارشنبه 10 اسفند 1401
    » شب زمستانی »» سه شنبه 04 بهمن 1401
    » عکس باقربهرامی صادق آبادی توسط علی عسگری »» یکشنبه 02 بهمن 1401
    » گل دست سازعلی عسگری وهمسرش سال 55 »» یکشنبه 02 بهمن 1401
    » درختی که میوه اش تلخ باشد نکار »» شنبه 01 بهمن 1401
    » فرحناز دختر عزیز و مهربانم یادت گرامی باد »» جمعه 25 آذر 1401
    » فرحناز عزیزم یادت گرامی »» یکشنبه 06 آذر 1401
    » علی عسگری صادق آبادی3 »» دوشنبه 22 فروردین 1401
    » علی عسگری صادق آبادی2 »» دوشنبه 22 فروردین 1401
    » علی عسگری صادق آبادی »» دوشنبه 22 فروردین 1401
    » علی عسگری صدق بادی »» دوشنبه 22 فروردین 1401
    » همسر عزیزم ماه صنم »» شنبه 20 فروردین 1401
    » ماه صنم بهرامی »» شنبه 20 فروردین 1401
    » چنگ برگیسوی یار »» شنبه 20 فروردین 1401
    » عبدالله و اسدالله زمانی شورابی شوهر خواهر و خواهرزداه یادشون گرامی »» دوشنبه 23 اسفند 1400
    » سرگذشت رفاقت و شراکت امروزی »» چهارشنبه 05 خرداد 1400
    » پریشانی گردون »» سه شنبه 04 خرداد 1400
    » پریشانی گردونه »» سه شنبه 04 خرداد 1400
    » بمناسبت درگذشت جوان ناکام بابک بهرای »» شنبه 04 اردیبهشت 1400
    » بابک زود سفرکرد »» سه شنبه 03 فروردین 1400
    » چهارشنبه سوری سال 1399 »» سه شنبه 26 اسفند 1399
    » شرح حال روزگار ما »» سه شنبه 12 اسفند 1399
    » دل از خاک بهشت »» چهارشنبه 24 دی 1399
    » چپاولگران بانک مرکزی »» دوشنبه 15 دی 1399
    » شب چله ی 1399 »» دوشنبه 01 دی 1399
    » لب دلبر »» جمعه 16 آبان 1399
    » عاشورای 1399 »» دوشنبه 10 شهریور 1399
    » تاسوعا »» دوشنبه 10 شهریور 1399
    » دزدان قضایی »» یکشنبه 25 خرداد 1399
    » کشته شدن یک مادر بدست شهبازی »» چهارشنبه 14 خرداد 1399
    » عید سعید فطرسال 1399 »» سه شنبه 06 خرداد 1399
    » تاکی اسیر زر و زور خواهی بود »» جمعه 29 فروردین 1399
    » مروری برسیزدهم فروردین هزار وسیصد و نود نُه »» شنبه 16 فروردین 1399
    » دلتنگ یک بوسه ی تو »» شنبه 09 فروردین 1399
    » ایران بودش تنها »» شنبه 09 فروردین 1399
    » عید مبعث روز حکم تنفیذ حضرت محمد »» پنجشنبه 07 فروردین 1399
    » فرارسیدن نوروز 1399 »» پنجشنبه 07 فروردین 1399
    » برو ای سال دیگر برنگردی »» جمعه 01 فروردین 1399
    » شورش در حرم امام رضا شکستن درب حضرت معصومه »» چهارشنبه 28 اسفند 1398
    » بلایی که وارد کشورشده بنام بیماری کشنده ی کرونا »» دوشنبه 26 اسفند 1398
    » شبهای جمعه سری به رفتگان بزنید »» پنجشنبه 26 دی 1398
    » سقوط هواپیما دی 98 »» پنجشنبه 26 دی 1398
    » سپهبد سلیمانی 98 »» سه شنبه 17 دی 1398
    تعداد صفحات : 18
    آمار کاربران


    آمار بازدید
    بازدید امروز : 91
    باردید دیروز : 62
    بازدید هفته : 91
    بازدید ماه : 91
    بازدید سال : 57,823
    بازدید کلی : 444,969
    عضويت سريع
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    نمایش مشخصات شما





































    حسین عسگری



























































    1322 قمری















    نوای سنتی کمانچه استاد بزرگ محمد طوغانیان شهره کردی
    این روز شمار به عنوان یاد مان انتخابات نود دو در این سایت باقی می ماند











    ساز از استاد بزرگ معروف به حیدرشاه نادری لنجانی


    ریس جمور دکتر حسن روحانی
    صدای جاوید استاد شریان دعای مارمضان
    دانلود

    دانلود موسیقی بیادماندنی سریال
    000
    آپلود سنتر

    دراین قسمت می توانیدازبهترین

    آپلود سنتر استفاده کنید رایگان

    17865064332042323603.jpg

    امام علی
    aliasgari


    مطالب محبوب
    اتحاد ملی بازدید : 1455
    مربوط بنویسنده بازدید : 945
    شهید دکتر بهشتی بازدید : 851
    بنام خدا بازدید : 849
    گنبد سرخ حسینی بازدید : 845
    شبی مهمان یار بازدید : 833
    زنگ خطر بازدید : 807
    اطلاعیه بازدید : 805
    خبرنامه
    برای اطلاع از آپیدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شوید تا جدیدترین مطالب به ایمیل شما ارسال شود
    نظر سنجي
    نظرشما درباره ی این وبلاگ چیست؟
    لینک دوستان
    دایرکتوری افسران ارزشی">دایرکتوری افسران ارزشی

    تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به طلوع خورشید مي باشد.


     مشاهده صفحه